جدول جو
جدول جو

معنی دست کم - جستجوی لغت در جدول جو

دست کم
کمترین مقدار و میزان، حدّاقلّ، مینیمم، کمینه
تصویری از دست کم
تصویر دست کم
فرهنگ فارسی عمید
دست کم
لااقل، اقلا، حداقل
تصویری از دست کم
تصویر دست کم
فرهنگ واژه فارسی سره
دست کم
حداقل، لااقل
متضاد: حداکثر
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(دَ کَ)
حالت دست کم. کمی. نقصان. و رجوع به دست کم در ترکیبات دست شود
لغت نامه دهخدا
(دَ کَ)
کژدست. دست کج. رجوع به دست کج شود، ناخنکی. که از هرچه بیند نهانی اندکی برگیرد یا بدزدد
لغت نامه دهخدا
(دَ کَ)
کج دست. کسی که دست او کج باشد. آنکه دست کج دارد، کنایه ازدزد. آنکه به دزدی خوی کرده است. دزد معتاد که عادت به دزدی دارد. معتاد به دزدی. دست شیره ای. ناخنکی
لغت نامه دهخدا
تصویری از دست کمی
تصویر دست کمی
کمی نقصان:) دست کمی از فلان ندارد (از او عقب نیست)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دست کج
تصویر دست کج
کسی که دست او کج و معوج باشد، دزد جیب بر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دست کج
تصویر دست کج
((دَ کَ))
کسی که دست او کج و معوج باشد، کنایه از دزد، جیب بر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دست کم گیری
تصویر دست کم گیری
اکاره
فرهنگ واژه فارسی سره
جیب بر، دزد، سارق، نادرست
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از دست کم گرفتن
تصویر دست کم گرفتن
نقلّل
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از دست کم گرفتن
تصویر دست کم گرفتن
Underestimation
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از دست کم گرفتن
تصویر دست کم گرفتن
sous-estimation
دیکشنری فارسی به فرانسوی
دست کم حداقل
فرهنگ گویش مازندرانی
در کارگاه پارچه باقی قدیمی عبارت از چوبی است که برای محکم
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از دست کم گرفتن
تصویر دست کم گرفتن
कम आंकलन
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از دست کم گرفتن
تصویر دست کم گرفتن
کم تخمینہ
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از دست کم گرفتن
تصویر دست کم گرفتن
অবমূল্যায়ন
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از دست کم گرفتن
تصویر دست کم گرفتن
kupuuza thamani
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از دست کم گرفتن
تصویر دست کم گرفتن
küçümseme
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از دست کم گرفتن
تصویر دست کم گرفتن
과소평가
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از دست کم گرفتن
تصویر دست کم گرفتن
過小評価
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از دست کم گرفتن
تصویر دست کم گرفتن
תַּת-הַעֲרָכָה
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از دست کم گرفتن
تصویر دست کم گرفتن
onderschatting
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از دست کم گرفتن
تصویر دست کم گرفتن
meremehkan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از دست کم گرفتن
تصویر دست کم گرفتن
การประเมินต่ำไป
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از دست کم گرفتن
تصویر دست کم گرفتن
subestimación
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از دست کم گرفتن
تصویر دست کم گرفتن
sottovalutazione
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از دست کم گرفتن
تصویر دست کم گرفتن
subestimação
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از دست کم گرفتن
تصویر دست کم گرفتن
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از دست کم گرفتن
تصویر دست کم گرفتن
недооцінювання
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از دست کم گرفتن
تصویر دست کم گرفتن
Unterschätzung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از دست کم گرفتن
تصویر دست کم گرفتن
недооценка
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از دست کم گرفتن
تصویر دست کم گرفتن
niedoszacowanie
دیکشنری فارسی به لهستانی